بیوگرافی بنجامین گراهام

استاد استادان

بنجامین گراهام که به‌عنوان پدر سرمایه‌گذاری شناخته می‌شود، سرمایه‌گذار، اقتصاددان و تحصیل‌ کرده آمریکایی بود. او در اواخر قرن نوزدهم در بریتانیا متولد شد و در سن یک سالگی با والدین خود به ایالات متحده رفت و در ۹ سالگی پدرش را از دست داد. پس از آن، او در فقر شدید بزرگ شد و همین امر سبب شد که برای دستیابی به پول، بسیار تلاش کند و رفاه خانواده‌ی خود را تامین کند.

او که همیشه دانش‌آموز خوبی بود، مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه کلمبیا گرفت و سپس در وال‌استریت به‌عنوان اقتصاددان مشغول به کار شد. به‌سرعت از نردبان موفقیت بالا رفت و درآمد کافی کسب کرد. در ۳۲ سالگی شرکت خود را تأسیس کرد و در ۳۴ سالگی در دانشگاه کلمبیا تدریس می‌کرد.

اگرچه بخش عمده‌ای از دارایی خود را در سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹ از دست داد، اما نتوانست اشتیاق خود را در این زمینه از دست بدهد و با یادگیری از اشتباه خود، دو کتاب تحسین‌برانگیز در زمینه سرمایه‌گذاری نوشت.

مفاهیم کتاب‌های وی در اقتصاد مدیریتی منجر به توسعه سرمایه‌گذاری ارزشمند در ابزارهای مختلف سرمایه‌گذاری مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، صندوق‌های تأمینی، شرکت‌های هلدینگ شد. همچنین شاگردان زیادی داشت که در بین آن‌ها وارن بافت از همه مشهورتر است. در این مقاله به زندگی‌نامه این فرد مشهور می‌پردازیم. با همراه باشید.

دوران کودکی و سال‌های اولیه زندگی

Benjamin Graham در ۹ مه ۱۸۹۴ در لندن انگلستان در خانواده‌ای یهودی متولد شد. پدر و مادرش، اسحاق ام؛ و دوروتی گراهام، هنگامی که او یک ساله بود به ایالات‌متحده مهاجرت کردند و سرانجام در نیویورک مستقر شدند، جایی که تجارت صادرات و واردات آغاز شده بود.

در سال ۱۹۰۳، اسحاق گراهام درگذشت و همسرش را برای مراقبت از بنجامین نه ساله و دو خواهر و برادر کوچک‌ترش، لئون و ویکتور، تنها گذاشت. در حالی که او هنوز می‌توانست دارایی‌های خود را مدیریت کند، سقوط اقتصاد و تورم در سال ۱۹۰۷، پس‌انداز‌ وی را از بین برد و خانواده را مجبور کرد تا پیش برادرش دوروتی، نقل مکان کنند.

بنجامین که دانشجوی درخشانی در مدرسه بود، با بورسیه تحصیلی وارد دانشگاه کلمبیا شد و در سال ۱۹۱۴ به‌عنوان نفر اول کلاس خود فارغ‌التحصیل شد. در آن زمان، او فقط ۲۰ سال داشت و آماده بود تا ثروت خود را به دست آورد و گامی جسورانه و غیرمتعارف بردارد.

چند هفته قبل از فارغ‌التحصیلی، دانشگاه به او موقعیت‌های تدریس در سه دانشکده مختلف را پیشنهاد کرد: فلسفه یونانی و لاتین، انگلیسی و ریاضیات. اگرچه این شغل به او امنیت مالی می‌داد؛ اما او پیشنهاد را رد کرد و به وال‌استریت رفت!

در آغاز کار

در سال ۱۹۱۴، بنجامین گراهام (Benjamin Graham) کار خود را به‌عنوان پیام‌رسان در Newburger، Henderson و Loeb در وال‌استریت آغاز کرد. آن روزها، این امر یک اقدام انقلابی تلقی می‌شد زیرا در آن زمان فارغ‌التحصیلان دانشگاه، بورس را به‌عنوان یک گزینه شغلی در نظر نمی‌گرفتند.

ابتدا، کار اصلی او نوشتن اخبار روی تخته‌سیاه بود؛ اما باگذشت زمان، همان‌طور که اعتماد ذهنی صاحبان را جلب کرد، مسئولیت‌های دیگری نیز به او محول شد. خیلی زود، او تحقیقات مالی را برای این شرکت انجام داد. او به‌سرعت پیشرفت کرد و در سال ۱۹۲۰ شریک نیوبرگر، هندرسون و لوب شد. در آن زمان ۵۰ هزار دلار در سال درآمد داشت!

تشکیل مشارکت

در سال ۱۹۲۶، گراهام، شرکت گراهام نیومن را با جروم نیومن، دیگر کارگزار وال استریت را تشکیل داد. این شرکت در واقع مشارکتی انقلابی بود؛ زیرا آن‌ها برخی از استراتژی‌های بنیادی را اتخاذ کردند که نه‌تنها از سرمایه‌گذاری مشتریان خود محافظت می‌کرد، بلکه آن‌ها را قادر می‌ساخت تا ۶۷۰ درصد بازدهی را در مدت ۱۰ سال تأمین کنند.

درحالی‌که شرط می‌گذاشتند که قیمت سهام خاصی افزایش می‌یابد، آن‌ها همزمان شرط می‌کردند که قیمت سهام دیگر کاهش می‌یابد. به‌این‌ترتیب، آن‌ها می‌توانستند به‌طور کامل از منابع موجود استفاده کنند، بدون نیاز به نگه داشتن منابع مالی نقدی. چنین حرکتی ۴۰ درصد از صندوق‌های سرمایه‌گذاری پیشرو بهتر عمل کنند.

در دانشنامه سایت مقالات بیشتری بخوانید

ماجرای خط لوله شمال

در سال ۱۹۲۶، گراهام به کشف شگفت‌انگیزی دست‌ یافت که به او کمک کرد تا موقعیت خود را در بازار سهام تثبیت کند. ماجرا از این قرار بود که در سال ۱۹۱۱، استاندارد اویل، متعلق به راکفلرز، به ۳۴ نهاد مستقل تقسیم شد. با این‌ حال، وال‌استریت از وضعیت مالی آن‌ها اطلاع چندانی نداشت و تقریباً هیچ توجهی به آن‌ها نداشت. در سال ۱۹۲۶، از تمام شرکت‌های خط لوله خواسته شد تا صورت‌های مالی را به کمیسیون تجارت بین ایالتی تسلیم کنند که آن‌ها بسیار مازاد بر این امر انجام دادند.

هنگام بررسی این گزارش‌ها، بنجامین گراهام به‌طور غریزی به یک شرکت خط لوله شمالی کشیده شد. او که می‌خواست در مورد وضعیت مالی آن بیشتر بداند، بلافاصله با قطار به واشنگتن رفت. گراهام در کمال شگفتی دریافت که خط لوله شمالی به ازای هر سهم ۶۵ دلار معامله می‌شد، این شرکت اوراق قرضه راه‌آهن را ۹۵ دلار نگه داشت. بنجامین همچنین متوجه شد که ماهیت دارایی آن که شامل سایر دارایی‌های نقدینگی می‌شود، به‌گونه‌ای است که شرکت می‌تواند دارایی‌های خود را بدون تأثیر بر اپراتورها توزیع کند.

شروع به جمع‌آوری سهام شرکت کرد و ۵ درصد آن را در سال ۱۹۲۶ به دست آورد. با رئیس ارشد خط لوله شمالی دیدار کرد و خواستار آن شد که دارایی اضافی را به سهامداران تقسیم کنند زیرا آن‌ها صاحبان حقیقی آن بودند؛ اما آن‌ها از پذیرش این ایده خودداری کردند.

در سال ۱۹۲۷، در طول جلسه سهام‌داران، گراهام پیشنهاد خود را مستقیماً به سهامداران خود برد. در صورت لزوم، او پیشنهاد خود را در قالب یک حرکت ارائه داد؛ اما هیچ‌یک از سهام‌داران حاضر موافقت نکردند و بنابراین، آن را کنار گذاشتند.

بنجامین گراهام بدون تردید تصمیم گرفت نبرد خود را از طریق نیابتی به مرحله بعدی برساند. او با استخدام یک شرکت حقوقی، شروع به درخواست وکالت کرد. او همچنین از بنیاد راکفلر دیدن کرد اما در این حوزه نیز با اقبال چندانی مواجه نشد. با این‌ حال تا ژانویه ۱۹۲۸، او تقریباً ۳۷.۵ درصد از سهام شرکت را به‌عنوان نماینده به دست آورد.

خط لوله شمالی بعد از جلسه ۱۹۲۸ مجبور شد انتخاب گراهام را به‌عنوان هیئت‌مدیره خود بپذیرد. به‌زودی، آن‌ها ۷۰ دلار به ازای هر سهم از دارایی‌های مازاد بر سهام‌داران را توزیع کردند. راکفلر تحت تأثیر قرار گرفت، او را برای ملاقات دعوت کرد و سرانجام با سایر شرکت‌های وابسته که پول نقد اضافی داشتند، تماس گرفت و از آن‌ها خواست تا آن را بین صاحبان حقیقی تقسیم کنند.

با اصرار راکفلر، بسیاری دیگر از همکاران سابق شروع به تخلیه نقدینگی مازاد خود کردند و آن‌ها را بین سهام‌داران تقسیم کردند. بالاخره بعد از سال‌ها تلاش، خط لوله شمال، اثر موجی Benjamin Graham را به‌عنوان یک تحلیلگر درخشان و فعال سهامدار مطرح کرد.

پس از سقوط بازار سهام

موفقیت گراهام در امور خط لوله شمالی راه دیگری را برای او باز کرد. در سال ۱۹۲۸، او به‌عنوان عضو هیئت‌علمی به دانشکده بازرگانی کلمبیا از دانشگاه کلمبیا پیوست و فعالیت‌هایش در این جایگاه تا سال ۱۹۵۵ میلادی ادامه داشت.

در سال ۱۹۲۹، هنگامی‌که بازار سهام با سقوط بزرگ و رکود بزرگ روبرو شد، مشارکت گراهام نیومن بخش عمده‌ای از سهام خود را از دست داد؛ اما هنوز موفق به شناور ماندن شد سرانجام، آن‌ها دارایی‌های خود را پس گرفتند. تا سال ۱۹۵۶ نیز از متوسط ​​بازده سالانه ۱۷ درصد برخوردار بودند.

سقوط بازار سهام نیز او را به فکر فرو برد و منجر به انتشار اولین کتاب او با عنوان تجزیه‌وتحلیل امنیت در سال ۱۹۳۴ شد. این کتاب با همکاری دیوید نوشت. اولین کتابی بود که به‌طور سیستماتیک به مطالعه سرمایه‌گذاری پرداخته است.

در سال ۱۹۴۸، گراهام نیومن شرکت بیمه کارکنان دولتی را خریداری کرد که به رغم دخالت‌های دولت، شرکتی خصوصی بود. از آنجا که صندوق‌های سرمایه‌گذاری نمی‌توانند صاحب یک شرکت بیمه باشند، آن را به یک شرکت دولتی تبدیل کردند و سهام را بین سرمایه‌گذاران تقسیم کردند.

در سال ۱۹۴۹، او اثر اصلی خود را با عنوان «سرمایه‌گذار هوشمند» منتشر کرد. همزمان، او نقش مهمی در بازار سهام ایفا می‌کرد و سهم‌هایی را خریداری می‌کرد که بسیار کمتر از ارزش انحلال شرکت‌ها بود. درنتیجه به سود خود در بازار سهام ادامه می‌داد و ریسک نزولی را به حداقل می‌رساند.

مریدان بنجامین گراهام

در طول این سال‌ها، عملکرد بنجامین گراهام در بازار سهام توجه بسیاری از سرمایه‌گذاران احتمالی جوان را به خود جلب کرد. یکی از آن‌ها وارن ادوارد بافت بود. در سال ۱۹۴۹، نوجوان و سرمایه‌گذار ۱۹ ساله در دانشگاه کلمبیا ثبت‌نام کرد تا ضمن بهره‌گیری از علم او، به تحصیلاتش ادامه دهد.

پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۹۵۱، بافت برای کار در شرکت خود به گراهام مراجعه کرد و مایل بود در بازار سهام کار کند. او آن‌قدر احترام زیادی برای گراهام قائل بود که حاضر بود بدون حقوق کار کند! گرچه در ابتدا، گراهام او را دلسرد کرد اما بعداً نظرش بسیار تغییر کرد. بافت در سال ۱۹۵۴ با حقوق سالانه ۱۲ هزار دلار به شرکت گراهام نیومن پیوست و تا زمان بازنشستگی گراهام در سال ۱۹۵۶ در آنجا ماند. بافت بعداً گراهام را به‌عنوان رئیس سختگیر اما سرسخت یاد کرد.

مشخص نیست چه زمانی، اما گراهام در موسسه بورس نیویورک نیز به عنوان مدرس فعالیت داشت؛ جایی که سرمایه‌گذار و مدیر صندوق آمریکایی، والتر جی شلوس، یکی از شاگردانش بود. درنهایت، او برای کار پیش گراهام رفت و ترفندهای حرفه‌ای را از او آموخت. گراهام همچنین تأثیر زیادی بر ایروینگ کان، دستیار تدریس او در مدرسه تجارت کلمبیا در دانشگاه کلمبیا گذاشت.

تعداد کمی از سرمایه‌گذاران برجسته دیگر که خود را شاگردان گراهام می‌دانستند و از تکنیک‌های سرمایه‌گذاری ارزشمند او استفاده می‌کردند، ویلیام جی روئن، ست کلارمن، بیل آکمن و چارلز برانداز بودند.

سال‌های بعد زندگی Benjamin Graham

در سال ۱۹۵۶، بنجامین گراهام همکاری خود را با نیومن فسخ کرد و از بازار سهام بازنشسته شد. پس‌ از آن، او به کالیفرنیا نقل‌مکان کرد و در دانشگاه کالیفرنیا، لس‌آنجلس و همچنین در مدرسه مدیریت اندرسون، نیومکزیکو تدریس کرد.

به طور همزمان، او خانه خود را در نیویورک نگه داشت و بارها به فرانسه سفر کرد. اگرچه او مشارکت را فسخ کرد، اما علاقه او به بازار سهام کاهش نیافت. بخش عمده‌ای از زندگی بازنشستگی خود را صرف تدوین فرمول‌های ساده کرد که به سرمایه‌گذاران متوسط ​​برای سرمایه‌گذاری در سهام کمک می‌کرد. او همچنین درباره سیاست‌های پولی مطالب زیادی نوشت.

با گذشت زمان، او از سهامداران عادی ناامید شد زیرا آن‌ها نتوانستند حقوق خود را به‌عنوان مالک واقعی شرکت مطالبه کنند. با این حال، او در انتظار تصاحب چراغ امیدی بود زیرا شرکت‌ها را مجبور به عملکرد مناسب کرد. در سال‌های بعد از تحصیل، کلاس‌های یکشنبه را برای کودکانی که به هیچ کلیسا یا معبدی تعلق نداشتند، شروع کرد.

درباره جورج سوروس بیشتر بدانید..

آثار عمده بنجامین گراهام

بنجامین گراهام بیشتر به خاطر دو کتاب خود با عنوان تحلیل امنیت و سرمایه‌گذار هوشمند را به یادگار گذاشته است. درحالی‌که در تجزیه‌وتحلیل او به‌وضوح بین سرمایه‌گذاری تمایز قائل شده بود، در سرمایه‌گذاری هوشمند عمدتاً به سرمایه‌گذاری‌های با ارزشی پرداخته بود.

همچنین به دلیل ابداع چیزی که ما اکنون آن را فرمول گراهام می‌نامیم، به شهرت بسیاری دست پیدا کرد. این فرمول که در سرمایه‌گذار هوشمند منتشرشده است به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا به‌سرعت تعیین کنند که آیا سهام آن‌ها به‌طور منطقی قیمت‌گذاری شده است یا خیر. دو مفهوم محبوب دیگر او آقای بازار و حاشیه ایمنی نام دارد.

زندگی شخصی و میراث

بنجامین گراهام سه بار ازدواج کرد، اما اطلاعات کمی در مورد همسر یا فرزندانش وجود دارد. همسر اول وی که نامش ناشناخته است در ابتدا معلم رقص بود. اگرچه او بعداً حرفه خود را برای مراقبت از خانواده‌اش رها کرد، اما مجبور شد پس از سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹، تدریس را از سر بگیرد.

گراهام در سال ۱۹۳۷ از همسر اول خود جدا شد و در سال بعد با یک بازیگر جوان ازدواج کرد؛ اما این ازدواج نیز کوتاه‌مدت بود. او به‌زودی از همسرش جدا شد و با منشی‌اش، استل مسینگ گراهام ازدواج کرد. استل که استی نیز نامیده می‌شود، فردی گرم و مهربان توصیف‌شده بود.

نتیجه‌ی این ازدواج به دنیا آمدن پسر سوم بنجامین بود چرا که او از دو ازدواج قبلی خود، حداقل دو پسر دیگر داشت. نیوتن که در سن هشت سالگی بر اثر مننژیت ستون فقرات درگذشت و نیوتن دوم در ارتش ایالات‌متحده خدمت می‌کرد.

در سال ۱۹۵۴، پسر دومش، درحالی‌که در فرانسه زندگی می‌کرد، خودکشی کرد. با دریافت این خبر، گراهام به فرانسه سفر کرد تا در مراسم تشییع شرکت کند. در آنجا با ماری لوئیز آمیگو آشنا شد که گرچه بیست سال از نیوتن بزرگتر بود، اما با او رابطه داشت.

سرانجام، گراهام و آمیگوس رابطه‌ای برقرار کردند و گراهام شروع به گذراندن زمان بیشتری با او کرد. در سال ۱۹۶۵، او به استل گفت که شش ماه با او در کالیفرنیا می‌ماند و شش ماه دیگر را با لوئیز در فرانسه می‌گذراند.

وقتی استل پیشنهاد را رد کرد، خانه را ترک کرد. او زندگی خود را به همین روال سپری کرد تا در ۲۱ سپتامبر ۱۹۷۶، در Aix-en-Provence فرانسه در ۸۲ سالگی درگذشت.

مفاهیم وی در زمینه روانشناسی سرمایه‌گذاران، سرمایه‌گذاری خریدوفروش، تجزیه‌وتحلیل بنیادی، تنوع متمرکز، خرید در حاشیه امنیت، سرمایه‌گذاری فعالان و ذهنیت متضاد هنوز توسط سرمایه‌گذاران جدی در سراسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

هفت معیار بنجامین گراهام برای انتخاب سهام ارزشمند

همان‌طور که پیش از این هم اشاره شد، تجارت و علوم اکتسابی Benjamin Graham به تئوری و علم‌هایی ثابت شده در زمینه‌ی بازارهای مالی معروف هستند که در ادامه به بررسی برخی از آن‌ها پرداخته‌ایم:

ارزیابی کیفیت:

به دنبال رتبه‌بندی با کیفیت متوسط ​​یا بهتر باشید. نیازی نیست شرکت‌های با بهترین کیفیت را بیابید، بلکه متوسط ​​یا بهتر خوب نیز پیدا می‌شود. بنجامین گراهام استفاده از سیستم رتبه‌بندی استاندارد را توصیه کرد و شرکت‌ها را ملزم به دریافت سود S&P و رتبه سود سهام B کرد. سیستم رتبه‌بندی S&P از D تا A+متغیر است. به سهم‌هایی با رتبه B+ یا بهتر پایبند باشید، فقط برای اینکه مطمئن باشید.

بدهی به نسبت دارایی فعلی:

بنجامین گراهام به خرید شرکت‌هایی با نسبت بدهی کل به دارایی‌های جاری کمتر از ۱.۱۰ توصیه کرد. در سرمایه‌گذاری باارزش، سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی با بار بدهی پایین در همه زمان‌ها مهم است. مجموع نسبت بدهی به دارایی‌های جاری را می‌توان در داده‌های ارائه‌شده توسط Standard & Poor’s، Value Line و بسیاری از خدمات دیگر یافت.

نسبت فعلی:

نسبت فعلی (دارایی‌های جاری تقسیم‌ بر بدهی‌های جاری) را بررسی کنید تا شرکت‌هایی با نسبت بالای ۱.۵ پیدا کنید. این یک نسبت رایج است که توسط بسیاری از خدمات سرمایه‌گذاری ارائه می‌شود.

درآمدهای مثبت در رشد مشترک:

معیارهای چهارم ساده است: شرکت‌هایی را پیدا کنید که سود مثبت هر سهم در پنج سال گذشته بدون کسری سود داشته باشند. درآمد در آخرین سال باید بیشتر از ۵ سال پیش باشد. اجتناب از شرکت‌هایی با کسری سود در پنج سال گذشته به شما کمک می‌کند از شرکت‌های پرخطر دور بمانید.

نسبت درآمد به ازای هر سهم (P/E):

در شرکت‌هایی با نسبت قیمت به درآمد هر سهم (P/E) 9.0 یا کمتر سرمایه‌گذاری کنید. به دنبال شرکت‌هایی باشید که باقیمت مناسب می‌فروشند. یافتن شرکت‌هایی با P/Es پایین معمولاً شرکت‌های با رشد بالا را حذف می‌کند که باید با استفاده از تکنیک‌های سرمایه‌گذاری در رشد ارزیابی شوند.

قیمت رزرو ارزش (P/BV):

شرکت‌هایی با نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/BV) کمتر از ۱.۲۰ پیدا کنید. نسبت P/E که در مورد شماره ۵ ذکر شده است، گاهی اوقات می‌تواند گمراه‌کننده باشد. نسبت P/BV با تقسیم قیمت فعلی بر جدیدترین ارزش دفتری هر سهم برای یک شرکت محاسبه می‌شود. ارزش دفتری نشانه خوبی از ارزش اساسی یک شرکت است. سرمایه‌گذاری در سهامی که نزدیک یا کمتر از ارزش دفتری آن‌ها فروخته می‌شود منطقی است.

تقسیمات سود:

در شرکت‌هایی که در حال حاضر سود سهام پرداخت می‌کنند سرمایه‌گذاری کنید. سرمایه‌گذاری در شرکت‌های کم‌ارزش مستلزم این است که منتظر بمانید تا سایر سرمایه‌گذاران معامله‌ای را که قبلاً پیداکرده‌اید کشف کنند.
گاهی اوقات دوره انتظار شما طولانی و خسته‌کننده خواهد بود، اما اگر شرکت سود قابل قبولی را پرداخت کند، می‌توانید دراز بکشید و سود سهام را جمع‌آوری کنید درحالی‌که با صبر و حوصله منتظر حرکت سهام خود از کم‌ارزش به بیش از ارزش آن هستید.

بنجامین گراهام از جمله افرادی بود که تاثیر بسیار زیادی در بازار سهام داشته است. هم حرکات مالیش به بازار سهام رنگ و جهت می‌داد، هم کتاب‌هایی که نوشته بود. همچنین او شاگردان بسیار زیاد و مهمی مانند وارن بافت به جامعه بورس آمریکا معرفی کرد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *